الاهيات راديكال: الاهيات اجتماعي سياسي فرهنگي افراط گرايان اسلامي α
(نگاهي جامعه شناختي به اسلام سياسي گروه هاي افراطي خاورميانه)
سيد محمود نجاتي حسيني(خراساني )β
***
خلاصه بحث
افراط گرايي extremism، به عنوان نوعي فعاليت سياسي فرهنگي عقيدتي راديكال رايج درخاورميانه عربي و غير غربي [1] ( از شبه جزيره عربي تا شرق طالع، شمال افريقا و آسياي ميانه تا تركيه در مرزهاي اروپايي جهان اسلام و تا پاكستان در شبه قاره هند) متاسفانه خواسته يا ناخواسته صبغه ديني به خود گرفته و با داعيه اسلام گرايي سياسي[2] political Islamism طي به ويژه دهه گذشته و خصوصا در افغانستان،عراق، يمن، سوريه توانسته است جهان اسلام و زيست مسلمين را به چالشي خونين بكشد. اين واقعيت اجتماعي تلخ و خونين - كه نه شايسته حقيقت دين اسلام است و نه در شان تمدني جهان اسلام – اين پرسش را بر مي انگيزد كه "چرا و چگونه افراط گرايي اسلامي كنوني در خاورميانه چنين خاستگاه معرفتي عقيدتي متمايز و خونيني به دست آورده است؟"
اگر ازدو منظر معرفتا مرتبط و منطقا شايسته براي تبيين اين مساله، يعني"جامعه شناسي دين"sociology of religion [3] و نيز رقيب آن "جامعه شناسي الاهيات"[4] sociology of theology نگاه كنيم،به نظر مي رسد كه فهم صبغه ديني اين افراط گرايي در اصل ودر اساس در گروي فهم بنيان هاي متمايز معرفتي عقيدتي است كه اين گروه ها و جريانات اسلام گراي حامل افراط گرايي را برمي سازد . ازاين لحاظ اين نوشتار با مبنا قراردادن اين مساله استراتژيكي براي خاورميانه،فرض تئوريك بنيادين خودرا به سمت اين مسير جهت داده است كه به بازخواني الاهيات راديكال radical theology و اسلام سياسي political Islam روي آورد . يعني الاهياتي كه دگماتيك ،مونولوگي،ارتدوكسي، مناقشه اي و چالشي است: لذا هم به مسايل جهان اسلام نگاه ريشه اي دارد وهم به دنبال راه حل هاي ريشه اي به شكل عمدتا " ميليتاريستي – تروريستي " براي خاتمه دادن به اين مسايل است. اين الاهيات راديكال، پروسه اي (خود جوش) يا پروژه اي (سازمان داده شده و سامان يافته) خود را در شكل هاي الاهيات سياسي اجتماعي فرهنگي بازتوليد كرده است .
الاهيات theology ،به معناي دقيق و مطرح آن، دانش معرفتي عقيدتي شالوده اي است كه ضمن توصيف خداوند وصفات باري تعالي ( ذاتي ، ثبوتي،ايجابي،سلبي) و روشن ساختن نسبت خداوند با هستي به تبيين و تفسير نسبت انسان – خداوند نيز مي پردازد؛ و هم زمان نيز صورت بندي از يك نقشه راه عقيدتي براي مهندسي زيست ديني خداگرايان را نيز ميسر مي سازد. از اين لحاظ در متن اديان ابراهيمي الاهيات ها ي گوناگوني پرورانده شده است كه تلاش كرده اند اين زمينه را براي تحقق اهداف متعالي الاهيات را بر زمينه بافتار فرهنگي تمدني جوامع پيرو آن الاهيات فراهم نمايند ؛ منتهي به صورت هايي متنوع و متفاوت و گاه بعضا متضاد، متناقص و مناقشه انگيز و چالشي .
به نمونه در الاهيات جهان مسيحي مي توان شاهد بروز و ظهور الاهيات هايي بود كه هم برزمينه هاي قرون وسطايي مونولوگي فراهم آمده اند با صورت بندي راديكال و متخاصم با بينشي دگماتيك و ارتدوكس نسبت به الاهيات هاي غير مسيحي[5] از جمله با الاهيات اسلامي؛ و هم الاهيات هايي مي توان ملاحظه نمود كه بر زمينه اومانيزم رنسانسي و نيز پلوراليزم فرهنگي مدرنيته متاخر و ليبراليزم مدرنيته معاصر شكل گرفته اند [6]؛ كه هم مدعي الاهيات انتقادي اند [7] و هم متمايل به به رسميت شناختن الاهيات ديگري و مبدع الاهيات گفتگو با الاهيات هاي غير مسيحي از جمله الاهيات اسلامي اند. [8]
از سوي ديگر به مناسبت در هم تنيده شدن "متن و زمينه " text &context و به اقتضاي پيوند خوردن " فرهنگ و جامعه با الاهيات " ما شاهد الاهيات هايي هستيم با اهدافي اجتماعي سياسي فرهنگي كه دو نسخه مطرح آن الاهيات سياسي[9] political theology و الاهيات اجتماعي[10] social theology اند. در هر دو نسخه سه جريان در تلاشي الاهياتي اند :
- متالهان سياسي اجتماعي مسلمان واسلام گرا يا تئوريسين هايي كه از حيث تئوريك تلاش مي كنند تا نسبت سياست و جامعه و فرهنگ اسلامي با الاهيات اسلامي را صورت بندي كنند؛
- ايدئولوژيست هاي دين گراي مسلمان يا رهبران عقايد ديني سياسي و مرشدان كاريزماتيكي اسلام گرايي كه تلاش مي كنند اين آراء را با زيست روزمره مسلمين پيوند زنند و راهكار و استراتژي سياسي عقيدتي و اتوپياي ديني سياسي ارائه دهند؛
- كنش گران سياسي ديني پيرو اسلام گراي سياسي كه به پيروي از گوروي خود ( مرشد و راهنماو رهبر ) و به صورت پراتيكي دست به عمل سياسي ديني از نوع جهادي / تروريستي / انتحاري مي زنند تا با استفاده از رسانه مدرن و تكنولوژي ميليتاريسيتي، اتوپياي خواسته شده را به شكل يك حكومت ديني و يك جامعه ديني بر روي زمين عينيت بخشند.
انقلابيون ديني و انقلاب هاي ديني نيز مي توانند از منظرهايي خاص تجلي چنين كنش گري هايي باشند. اما بازخواني جامعه شناختي و الاهياتي افراط گرايي اسلامي كنوني در خاورميانه عربي و غير عربي به سبك و سياق اين نوشتار منطقا به نحوي مي تواند روايتي جامعه شناختي – الاهياتي از همه اين سه جريان تاثير گذار است. هر چند دراين ميان، اين كنش گران سياسي ديني(جريان سوم) هستند كه بيش تربه چشم رسانه ها، دولت ها، و مردمان و نهادهاي بين المللي مي آيند . و پر واضح است - و البته به همان اندازه هم طبيعي و هم بديهي- كه اينان هستند كه بيش از آن دو جريان ديگر (ايدئولوژيست هاي دين گراي اسلامي و متالهان سياسي اجتماعي اسلامي ) در معرض كاوش جامعه شناختي قرار گرفته اند.
به هر جهت اين نوشتار در صدد باز خواني "جامعه شناسي الاهياتي " theological sociology نمونه هايي متمايز و عينيت يافته از اين جريان هاي سياسي افراطي است كه مي توان از نظر جريان سازي فرهنگي آن را در" اخوان المسلمين " ( نسخه مصري) و از نظر وحشت آفريني نظامي تروريستي سازمان يافته در" القاعده، طالبانيزم، داعشيزم "( عربي و فرا عربي ) يافت.اين نوع روايت ها البته براي پاس داشت منطق حقيقت كاوي علمي و رعايت اخلاق علمي و نيز عنايت به انصاف معرفتي در "داوري ارزشي " wetrturteil ) ماكس وبري ) منطقا نمي تواند به اثرگذاري شگرف چند جريان اسلام گراي سياسي موثر در بخشي از خاورميانه خصوصا طي دهه 2010 ميلادي تا كنون بي تفاوت باشد – منظور " اصول گرايي شيعي " ( نسخه جمهوري اسلامي ايران)؛ "شيعه گرايي انقلابي " ( نسخه هاي حزب الله لبنان ، عراق و يمن ) و هم چنين " اسلام گرايي سني راديكال ضد اسرائيلي" ( نسخه فلسطيني حماس در نوار غزه ) است كه بي نهايت بر فضاهاي ژئوپوليتيك و ژئوكالچرال خاورميانه عربي و غير غربي و حتي تغيير آرايش سياسي بين المللي دولت هاي منطقه خصوصا دولت هاي عربي موثرواقع شده است.
كليد واژه ها
الاهيات راديكال / الاهيات اجتماعي سياسي فرهنگي افراط گرايان اسلامي/ اسلام سياسي گروه هاي افراطي خاورميانه / اصول گرايي شيعي/ اسلام گرايي سني راديكال ضد اسرائيلي/ شيعه گرايي انقلابي .
***
α اين مقاله جهت ارائه به « همايش بين المللي گفتگوي نخبگان جهان اسلام » با موضوع : "بررسي چالشها، زمينه هاو همكاري هاي مشترك ايران- سوريه – لبنان- عراق "(ارديبهشت 1398– تهران: پژوهشكده بين المللي عصر و دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران iciwtd2019@gmail.com) تدوين شده است .
β مدير بخش جامعه شناسي دين - موسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعي دانشگاه تهران / مدير گروه دين - انجمن جامعه شناسي ايران .
[1] به نمونه نگاه شود به :
- جان اسپوزيتو و جان وال ( 1391) جنبش هاي اسلامي معاصر، شجاع احمدوند، تهران، ني.
- حميد عنايت (1391) سيري در انديشه سياسي عرب، تهران، امير كبير.
- حميد عنايت ( 1389 ) انديشه سياسي در اسلام معاصر، بهاء الدين خرمشاهي تهران، خوارزمي .
- پاتريشيا كرون ( 1389 ) تاريخ انديشه سياسي در اسلام ، مسعود جعفري ، تهران،سخن.
[2] به نمونه نگاه شود به :
- سيد محمود نجاتي حسيني ( پاييز و زمستان 1387 ) جهاني شدن، امپرياليسم فرهنگي و اسلام سياسي در خاورميانه، فصلنامه مطالعات خاورميانه ( مركز پژوهش هاي علمي ومطالعات استراتژيك خاورميانه) شماره 3 و 4 ( 54 و 55 ) صص 65-94 .
[3] به نمونه نگاه شود به :
- ماكس وبر ( 1396) جامعه شناسي دين ، محسن ثلاثي ، تهران، ثالث .
- ملكم هميلتون (1387 ) جامعه شناسي دين ، محسن ثلاثي ، تهران ، ثالث .
[4] به نمونه نگاه شود به :
- ديويد مارتين و ديگران ( 1394 ) جامعه شناسي و الاهيات ، علي مرشدي زاد،تهران، ترجمان.
- جان ميلبانك ( 1396 ) الاهيات و نظريه اجتماعي ، شهناز مسمي پرست و شهرزاد قانوني ، ويراسته ايرج قانوني ، تهران، ترجمان.
*نيز نگاه شو د به :
- Robin Gill (Eds) Theology and Sociology: A Reader, Cassell.
[5] به نمونه نگاه شود به :
- فرانكلين لوفان بومر (1397 ) جريان هاي بزرگ درتاريخ انديشه غربي ، حسين بشيريه،تهران، چاپخش ( ف 1 :"جهان بيني مسيحي در سده هاي ميانه "،صص33-94 ) .
[6] به نمونه نگاه شود به :
- اليستر مك گراث ( 1384 ) درس نامه الاهيات مسيحي ، بهروز حدادي ، قم، دانشگاه اديان و مذاهب .
[7] به نمونه نگاه شود به :
- حسن محدثي ( 1388) الاهيات انتقادي : روي كردي بديل اما ناشناخته ، تهران، موسسه مطالعات بنيادين پويه ، يادآوران .
[8] به نمونه نگاه شود به :
- فلورين شولر (ويراستار) ( 1395 ) ديالكتيك سكولارسازي در باره عقل و دين :گفتگوي كاردينال يوزف راتزينگر (پاپ بنديكت شانزدهم ) و يورگن هابرماس ، تهران، پارسه.
* نيز به ويژه نگاه شود به :
- Nicholas Adams (2006) Habermas and Theology, Cambridge university press.
[9] به نمونه نگاه شود به:
- كارل اشميت ( 1393 ) الاهيات سياسي :چهار فصل در باب حاكميت ، طاهر خديو ،تهران،رخ داد نو.
- كارل اشميت ( 1390 ) الاهيات سياسي :بخش 1 ، ليلا چمن خواه ،تهران،نشر نگاه معاصر.
- كارل اشميت ( 1392 ) الاهيات سياسي بخش 2 ، ليلا چمن خواه ،تهران،نشر نگاه معاصر.
[10] به نمونه نگاه شود به:
- چارلز ديويس( 1387) دين و ساختن جامعه : جستارهايي در الاهيات اجتماعي ، حسن محدثي و حسين باب الحوايجي ، تهران، موسسه مطالعات بنيادين پويه ، يادآوران .
مباحث درسی و کلاسی +گفتگوها و یادداشت ها و نوشتارها : (استفاده با ذکر منبع مجاز است)