[فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی وفاق اجتماعی سیاسی در ایران]
گفتگو با روزنامه ایران/15 شهریور 1404 -ویژه نامه ضمیمه روزنامه شماره 8828 صفحه 39
https://irannewspaper.ir/sp-379/39/132621
[فلسفه اجتماعی و جامعه شناسی وفاق اجتماعی سیاسی در ایران]
گفتگو با روزنامه ایران/15 شهریور 1404 -ویژه نامه ضمیمه روزنامه شماره 8828 صفحه 39
https://irannewspaper.ir/sp-379/39/132621
[بسيج اجتماعي سياسي ازمنظرجامه شناسي تاريخي-سياسي ايران]
بخش2گفتگو با پايگاه فرهنگ سديد(29مهر 1403) نشر 15 آبان1403
https://farhangesadid.com/fa/news/9703
بررسی زمینههای بسیج شدگی در جامعه ایرانی در گفتوگو با سیدمحمود نجاتیحسینی/ بخش دوم؛
هر جا گفتمان و سیاست حکومت به گفتمان مردم نزدیک بوده، توانسته روی افکار عمومی تأثیر مثبت بگذارد. مردمیسازی و بسیج شدگی اتفاق افتاده است و هرجا گفتمان حکومت یک گفتمان دیگری بوده و سطح حکومت و حاکمیت طوری بوده که موردپسند مردم نبوده، مردمیسازی شکل نگرفته است یا بهسختی اتفاق افتاده و یا اگر اتفاق افتاده، متزلزل شده است.
گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در بخش اول گفتوگو با دکتر سید محمود نجاتی حسینی، وجوه مشترک بسیج شدگی در کشورهای دنیا با بسیج در ایران تشریح شد و در ادامه و در بخش دوم این گفتوگو، دکتر نجاتیحسینی از زمینههای بسیج شوندگی و مردمیسازی در جامعه ایران سخن گفت و تاکید کرد هر جا گفتمان و سیاست حکومت به گفتمان مردم نزدیک بوده، توانسته روی افکار عمومی تأثیر مثبت بگذارد و مردمیسازی و بسیج شدگی به صورت مطلوب اتفاق افتاده است. این جامعهشناس همچنین دو گونه از بسیج شدگی در جامعه ایرانی را مطرح کرد و در آن دستهبندی قابل تاملی را تشریح میکند. مشروح بخش دوم گفتوگو در ادامه میآید.
[نظریه فرهنگ-عقلانیت در فلسفه سیاسی مارکوزه]
مقاله مشترک با دانشجو - مستخرج از تز دکترای اندیشه سیاسی- بهمن 1402
https://ipes.razi.ac.ir/article_2534.html
#مسئولیت علمی واعتبار علمی محتوای این مقاله برعهده و مسئولیت دانشجوی مولف مقاله است .
نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
10.22126/IPES.2022.7990.1486
دوره 6، شماره 1
شهریور 1402
صفحه 165-191
چکیده
مسئله عقلانیت ابزاری و تکنولوژیکی، امروزه بهعنوان یکی از مهمترین مسائل و مشکلات جامعه مدرن معرفی شده است بهگونهای که فرهنگ صنعتی شده بهشدت تحت تأثیر این عقلانیت قرار گرفته است. یکی از مهمترین منتقدان چنین فرهنگی هربرت مارکوزه است. مارکوزه تلاش دارد ضمن مفصل بندی مفاهیمی مانند عقلانیت ابزاری و تکنولوژیکی و پیوند فرآیندهای صنعتی شدن سرمایه داری متأخر، نشان دهد که چگونه این عقلانیت با استفاده از مازاد سرکوبی که برای شکل گیری تمدن ضروری است، اصل واقعیت را بر جهان حاکم کرده و با شکل دهی به نیازهای کاذب در قالب صنعت فرهنگ، به انقیاد گروه های مختلف اجتماعی بپردازد. به باور مارکوزه، صرف تأکید بر عقلانیت تکنولوژیکی و تبعات آن در جامعه معاصر نمی تواند منجر به رهایی انسان و به تعبیر وی لوگوس زندگی باشد و نیازمند نوعی پراکسیس اجتماعی برای مقابله با آن هستیم. همچنین وی با تأسی از فروید، تلاش دارد تا با فراتررفتن از مفهوم نیاز و تبیین میل در مفصل بندی جامعه معاصر، مسیر مارکس برای مقابله با فرهنگ جامعه معاصر را گسترش دهد. در این جستار کوشش شده تا ضمن توصیف و تبیین مفهوم عقلانیت ابزاری و تکنولوژیکی و تأثیرات آن بر فرهنگ معاصر، به بررسی ریشه های تاریخی و فکری چنین عقلانیتی پرداخته و نشان داده شده که مارکوزه راه برونرفت از این وضعیت را چه چیزی می داند. از همین رو، تلاش شده تا ضمن معرفی اندیشه های وی، مهمترین نظریه پردازانی که بر اندیشه مارکوزه تأثیر گذاشته اند، ازجمله هایدگر، مارکس، فروید و هوسرل، به نقد صنعت فرهنگی پرداخته شد که تمام عرصه های زندگی روزمره ما را تحت سلطه خود درآورده است.
کلیدواژهها
20.1001.1.2676587.1402.6.1.7.5
[جامعه مدنی،دین و سیاست در ایران:یک جامعه شناسی تاریخی]
مقاله منتشره در سالنامه ارغنون هامون( 1402 )
https://www.hamooniran.ir/item/14217
سیدمحمود نجاتی حسینی
چهارشنبه 14 تیر 1402 دین و مذهب، سیاست فرهنگی، علم و فرهنگ، مقاله و یادداشتبدون دیدگاه
مساله «جامعه مدنی» در ایران
چند ملاحظه از منظر«جامعه شناسی تاریخی» ایران
سیدمحمود نجاتی حسینی(خراسانی)
جامعه مدنیcivil society [که در علم اجتماعی-سیاسی مدرن عمدتا به عنوان یک فضا و حائل سیاسی-حقوقی و اجتماعی-فرهنگی میان سپهرهای دولت-بازار با مردم و نیز ضربهگیر و واسطه میان حوزههای خصوصی و عمومی با حکومت تعریف شده است] دریک سده گذشته همچنان یکی از چند بحث پر رونق و جذاب و البته مناقشه انگیز علوم اجتماعی بوده است.
در فضای دانشگاهی، رسانهای و حوزه عمومی ایران کنونی نیز با وجود همه محدویتهای حکومتی اعمال شده بر دانشپژوهان علوم اجتماعی برای «نگفتن درباره جامعه مدنی»و نیز وجود خود-سانسوریهای دانشگاهی و رسانهای از سوی دانشگاهیان محتاط و دوراندیش و عاقبتاندیش! و نیز اصحاب قلم محافظهکار!،جامعه مدنی اما به طرزی عجیب پربحث و پرمناقشه مطرح شده است[خصوصا در دوره موسوم به اصلاحات و دوم خرداد ۱۳۷۶-۱۳۸۴] .
با همه اینها چنانچه از منظر «جامعهشناسی تاریخی» historical sociology به بحثهای درگرفته در ایران در باره «جامعه مدنی» نگاه کنیم،خواهیم دید شناخت جامعه مدنی درایران معاصر یک کلاف سردرگم شده است،به ویژه به لحاظ برخوردار نشدن بحثهای موافقان و مخالفان و منتقدان این مقوله از ملاحظات تئوریک و متدیک رایج در «جامعهشناسی تاریخی ایران» [ و ایضا «تاریخنگاری مدرن» و «تاریخ اجتماعی» ].
بنابرین در این نوشتارمختصر و فشرده جا دارد،مروری بر شناخت «جامعه مدنی» در ایران با ارجاع به چند ملاحظه تئوریک و متدیک از جامعهشناسی تاریخی ایران داشته باشیم. هدف اصلی این است نشان دهیم که برای ورود به بحث مستند از«جامعه مدنی» در ایران،خواه به عنوان موافق و خواه مخالف و خواه منتقد مباحث موجود،ازآنجاکه اتکا به دانش تخصصی «جامعه شناسی تاریخی»اساسی و ضروری است،چه ملاحظات تئوریکی و روشی بهتر است رعایت شوند.
همچنین اندکی نشان خواهیم داد چرا شایسته است در بحث از «جامعه مدنی»،به عنوان «جامعه مردم و نه دولت و حزب و حکومت» ملاحظات یک دانش تخصصی دیگر یعنی «تاریخ اجتماعی» social history [ تاریخنگاری و روایتگری تاریخ،منهای حکومت-دولت بهعلاوه مردم] نیز باید مراعات شود. به همچنین تا اندازهای در جهت رفع نیاز نشان داده خواهد شد چرا باید به هنگام بحث از «جامعه مدنی» [و اصولا هر مقوله جامعهشناختی دیگری ازاین دست]به ملاحظات «تاریخنگاری مدرن» modern historiography [و حتی پستمدرن، فمنیسم، غیر غربی،اسلامی و …] نیز باید توجه کرد.
مثلا باید جالب باشد اگر از منظر فنومنولوژی[ پدیدارشناسی] به امر تاریخ و پدیدههای تاریخی [مانند مقوله جامعه مدنی] نگاه کنیم؛چیزی که «تاریخنگاری فنومونولوژیک» phenomenological historiography نیز نامیده شده است،اصولا زاویه دید ما به سه گانه «گذشته-حال-آینده» تغییرخواهد کرد، به طوری که ناگزیرخواهیم شددر فهم متعارف و معمول رایج در زمانه و زمینه خود از زمانهای سه گانه و اصولا معنای تاریخ و تاریخنگاری، یک تجدیدنظر اساسی کنیم!
و نهایتا اینکه باید نشان داده شود درجهت کاربست همه دانشهای تخصصی مرتبط با امر تاریخی بر زمینه اجتماعی «ایران» در راستای شناخت و تحلیل «وضع جامعه مدنی درایران» رعایت کدام ملاحظات تاریخی-اجتماعی-سیاسی فرهنگی-حقوقی اولویت دارد و این که در این مسیر چگونه میتوان بحث از یک مقوله تاریخی [مانند جامعه مدنی] را به صورت جامعهشناختی آن پیش برد.عطف نظر و توجه جدی و علمی به ملاحظات «جامعه شناسی تاریخی ایران»اینجا خود را بیشتر و بهتر نشان خواهد داد.
https://www.noormags.ir/view/fa/creator/14245
https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2043855
نویسنده : سلیمانی آهویی، سارا ؛ زيباكلام، صادق ؛
نویسنده مسئول : نجاتی حسینی، سید محمود ؛
مجله:علوم سیاسی (دانشگاه آزاد کرج)»تابستان 1401 - شماره 59 رتبه B (دانشگاه آزاد/ISC
(21 صفحه - از 26 تا 46 )
کلیدواژه ها:سیاست مشارکت گفتمان زن مطالبات
مقاله دانلود چکیده مقالات مرتبط پیشنهاد دیگران
[شهروندی ترکیبی :شهروندی با شئونات عرفی و مقتضیات دینی ]
شهروندی ترکیبی؛ شهروندی با مقتضیات عرفی و شئونات دینی
۱۴۰۲-۰۴-۲۲
یادداشت سیدمحمودنجاتی حسینی(خراسانی)؛
نوشتار خلاصه شده حاضر گزارش این مطالعه درباب «شهروندی با مقتضیات دینی و اسلامی و شیعی» است که به صورت مقایسهای با ماهیت «شهروندی عرفی در غرب» نیز انجام شده است.
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): سیدمحمودنجاتی حسینی(خراسانی) پژوهشگر مطالعات علم و دین و مدیر گروه دین انجمن انسانشناسی ایران در نوشتاری با عنوان «شهروندی ترکیبی: شهروندی با مقتضیات عرفی و شئونات دینی» که به صورت اختصاصی در اختیار ایبنا قرار داده است، نوشت:
[اندیشیدن با اسپینوزا و دلوز در اثنای فاجعه]
حامد موحدی مترجم کتاب جهان اسپینوزا - 1399
(مقتضی زمینه تاریخی وزمانه اجتماعی ما)
حامد موحدی ۱۳۹۹/۰۲/۲۲
دموکراسی رادیکال:
متن حاضر مقدمهی مترجم فارسی بر مجموعه درسگفتارهای ژیل دلوز در مورد اسپینوزاست که به زودی با عنوان «جهان اسپینوزا» توسط نشر نی منتشر خواهد شد.
***
«شعر سرودن پس از آشویتس بربریت است».[۱] این طعنهی آدورنو هنوز گریبان ما را رها نکرده است.[۲] پس از آشویتس تمامی ابعاد زندگی ما یادآور بربریت است. هر شعری، هر واژهای نشانهای تلویحی است از این واقعیت که پس از چنین فاجعهی تکاندهندهای زندگی هنوز میتواند ادامه داشته باشد. آیا پس از آشویتس و همچنین فاجعههای معاصر میتوان همچنان دم از اندیشه و هنر زد؟ بهنظر آدورنو روی دادن چنین فاجعهای با وجود تمامی سنتهای فلسفی، هنری و علوم روشنگری، نشانگر این بود که فرهنگ و اندیشهی بشری نتوانست از رخ دادن آشویتس جلوگیری کند (و حتی در برخی موارد با آن همراه شد). حال پرسشی که مطرح میشود این است که آیا همچنان میتوان دست به دامان اندیشه و هنر شد؟ این پرسشی معاصر و کنونی است: در اثنای فاجعه اندیشه به چه کار میآید؟
[تحلیل جامعه شناختی اعتراضات شهریور - مهر 1401]
در گفتگو با خبرگزاری ایرنا - مهر 1401
تهران- ایرنا- سید«محمود نجاتی حسینی»
گشت ارشاد و مرگ مهسا امینی را عامل ماشه برای رخ دادن اعتراضات اخیر میداند و میگوید مطالبات زنانه برآورده نشده دختران و پسران دهههای ۱۳۶۰ -۱۳۹۰ و عقدههای…
[انقلاب اسلامی ، جامعه و دولت - مقالاتی در جامعه شناسی سیاسی ]
کتاب ادیتوریال،نشر کویر 1387
سیدمحمود نجاتی حسینی (ویراستار)، مسعود کوثری (ویراستار)
ناشر: کویر
تاریخ نشر: 13 اسفند 1387
تعداد صفحه: 344
شابک: 964-8161-84-4
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 382 گرم
رتبه فروش: #68794 (مشاهده پرفروش ترین ها)
چکیده مقالات دومین همایش بین المللی صلح و حل منازعه/ مجازی - دانشگاه تهران -آذر 1399
ttps://icpcr.ut.ac.ir/page_1166.html?lang=fa
تاریخ برگزاری 03-04 آذر 1399
صفحه اصلی کتاب چکیده مقالات دومین همایش بین المللی صلح و حل منازعه
[ظرفیتهای متون دینی برای صلح گرایی و حل گفتگویی منازعه؛ مروری بر متون ادیان ابراهیمی و آسیایی ]
سید محمود نجاتی حسینی(خراسانی ) / صفحه 81
جامعه شناسی سیاسی – حقوقی اعتراضات مردمی :
بخش دوم : سنخ شناسی های آمپیریک ( تجربه ای )
سید محمود نجاتی حسینی ( خراسانی )
آذر 1399
*بخش 1 را این جا ببینید http://for-mystudents.blogfa.com/post/484
چهارشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۹ | 15:21 | سید محمود نجاتی حسینی[خراساني] - نظر بدهيد
جامعه شناسی سیاسی – حقوقی اعتراضات مردمی :گونه شناسی ها ،علت شناسی ها ،آینده شناسی ها
بخش دوم: سنخ شناسی های آمپیریک ( تجربه ای )
اشاره – آذر 1399
دراین جا منظوراز سنخ شناسی های تجربه ای اعتراضات مردمی ، ارجاع دادن به ماهیت روند این اعتراضات از لحاظ فرم ومحتوی آن ها است ، یعنی فرم و محتوای اعتراضات آن گونه که دست کم در ایران طی چند دهه گذشته و به ویژه یک دهه پیش طی بازه زمانی 1388- 1398 و خصوصا در دو مقطع زمانی خاص یعنی دی 1396 و آبان 1398 رخ داده اند .
جامعه شناسی سیاسی – حقوقی اعتراضات مردمی :
گونه شناسی ها ،علت شناسی ها ،آینده شناسی ها
سید محمود نجاتی حسینی ( خراسانی )
خرداد 1399
(ارائه شده در نشست تخصصی"موسسه تحکیم سرمایه اجتماعی" 20-03-1399 ساعت 10 -13)
*پیش نوشت - آبان 1399
زندگی جمعی وحیات جامعه درگروی پویاییdynamism (تکاپوی مردمان و سرزندگی و امید مردمان به پیشرفت سیاسی و تغییر اجتماعی سازنده و تحول فرهنگی مثبت ) و پایایی stability (نظم و پیش بینی پذیری زندگی هرروزه و ماندگاری بهینه زیستن فردی و استمرار رو به پیشرفت و بهزیستی زندگی روزمره جمعی)است.
به گفته فیلسوف - جامعه شناسان سیاسی- حقوقی معظم ( از کارل مارکس تا امیل دورکیم و از ماکس وبر تا جان رالز و مایکل والزر و رونالد دورکین و رابرت نوزیک و به ویژه یورگن هابرماس) پویایی و پایایی ، در پرتوی هویت و هستی سیاسی دولت – ملت nation- state ( دولت مبتنی بر رضایت و خواست و مشروعیت مردمی و مردمان تحت حاکمیت یک دولت مستقل مقتدر برای تامین پیشرفت و بهزیستی و نظم ) شکل می گیرند .
https://icpcr.ut.ac.ir/?lang=fa
کد مقاله | 1326-ICPCR | ||||||||||||||||
عنوان مقاله | ظرفیت های متون دینی برای سیاست صلح گرایی و حل گفتگویی منازعه (مروری فشرده بر متون ادیان ابراهیمی و آسیایی) | ||||||||||||||||
چکیده در بحث از ظرفیت های دین برای ایجاد جهانی پر از صلح و عاری از خشونت می توان متون دینی را فراهم سازنده زیست جهانی تلقی نمود ؛پر از آموزه های اخلاقی معنوی که از حیث جامعه شناختی مبشر تفاهم ، تساهل ، رفتار مسالمت آمیز و نهایتا وفاق فرهنگی ، همبستگی اجتماعی و انسجام سیاسی اند..... | |||||||||||||||||
کلیدواژه | متون دینی ، سیاست صلح گرایی ، حل گفتگویی منازعه، ادیان ابراهیمی ، ادیان آسیایی. | ||||||||||||||||
نویسندگان
| |||||||||||||||||
|
[ بنیادگرایی دینی و پیامدهای امنیتی سیاسی جریان های تکفیری برای ایران: یک تحلیل تجربی جامعه شناختی سیاسی ]
مقاله منتشره مشترک مرداد 99
http://icra.jrl.police.ir/article_93240.html
دوره 14، شماره 55، پاییز 1398، صفحه 155-178
طلیعه خادمیان؛ فیضالله نوروزی؛ سید محمود نجاتی حسینی؛ فردین بهرامی
نویسندگان
چکیده
زمینه و هدف: اقدامات جریانهای تکفیری و رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در قالب جنگهای نیابتی به بهانۀ مقابله با تکفیر، باعث بروز بحران و تداوم ناامنی در کانونیترین نقطۀ خاورمیانه شده و پیامدهای سیاسی و امنیتی بسیاری را به وجود آورده است که این پژوهش به تحلیل و تبیین این پیامدها در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
روش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت دادهها، کیفی که با استفاده از تکنیک نظریۀ زمینهای انجام شده است. جامعۀ آماری تحقیق، 20 نفر از نخبگان سیاسی و امنیتی و مطلعان دانشگاهی در سطح راهبردی بوده که به صورت هدفمند و از طریق مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته، نسبت به جمعآوری دادهها و اطلاعات از آنها اقدام شده و سپس بر مبنای نظریۀ زمینهای، تحلیل و اعتباریابی شده است.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد در بخش شرایطی، مقولههای سیاسی شدن موضوعات فرهنگی و اجتماعی، کاهش احساس امنیت، ترویج افراطگرایی مذهبی، نفی جمهوریت و مشارکت سیاسی، تلاش برای تضعیف نظام و ترویج قومگرایی؛ در بخش فرآیندی، مقولههای افراطگرایی و خشونت سازمانیافته، ضعف در مدیریت موضوعات سیاسی، چالش اقتدار و مشروعیت دولت عراق و سوریه، ایران هراسی، خلأ نظم امنیتی کارآمد، تسلط و نفوذ غرب و اسرائیل بر جریانهای تکفیری، پشتیبانی مالی و تجهیزاتی عربستان و همپیمانان از تکفیر؛ در بخش راهبردی، مقولههای ایجاد ناامنی در داخل، تضعیف محور مقاومت و امنیتسازی برای اسرائیل و تسلط بر منطقه و در بخش پیامدی، کاهش امنیت سیاسی، انتقال ناامنی به داخل حوزۀ سرزمینی و تهدید منافع ایران در منطقه احصاء شد.
نتیجهگیری: براساس یافتهها و مدل پارادایمی مقاله، مؤلفهها و شرایط علّی و زمینهای در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای ظهور و بروز افراطگرایی مذهبی وجود داشته و بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، راهبردهای خود را متناسب با آن ترسیم و با فرآیندها و مکانیزمهای داخلی و خارجی، افراطگرایی را ایجاد کردهاند که پیامد آن انتقال ناامنی به ج.ا.ایران بوده است.
کلیدواژهها
[ از شهروندی مدنی تا شهروندی دانشگاهی :در باره مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان ]
پی پر منتشره شهریور 99
سید محمود نجاتی حسینی [خراسانی ]
خبرگزاری مهر 29 شهریور 1399
https://www.mehrnews.com/news/5027433/%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%A7-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-
%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C
مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان در دانشگاه، جامعه مدنی و حوزه عمومی
[ سقراط تاريخي/ سقراط افلاتوني : بازخواني سه فلسفه سياسي كلاسيك ]
سيد محمود نجاتي حسيني ( خراساني )
بازنشر مقاله منتشره 1385 در :
(فصلنامه پژوهش سياست نظري - پژوهشگاه علوم انساني و اجتماعي جهاد دانشگاهي ايران -ش 2 - صص 69-91 )
http://political.ihss.ac.ir/tags/%D8%A7%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%B7%D9%88%D9%86
بازخوانی فلسفه سیاسی سقراط تاريخي/ افلاطوني | 1394/11/21 | سيدمحمود نجاتي حسيني | ![]() |
تمایز سقراط تاریخی و سقراط افلاطونی را میتوان مسئله و موضوعي در تاریخ فلسفه سیاسی دانست؛ که در عین ناباوری تنها در حاشیه این ادبیات به آن پرداخته شده است. اما در این مقاله این مسئله ـ موضوع به مرکز بحث آورده شده است. مسئله مقاله این است که فلسفه سیاسی سقراط و افلاطون در یک نسبت سنجی ژرف، واگرایی (سقراط تاریخی و افلاطون حقیقی) و همگرایی (سقراط افلاطونی و افلاطون سقراطی) دارند. نقطه عزیمت این مسئله نیز این است که با بازخوانی و بازکاوی متنهای گفتاری و نوشتاری سقراط و افلاطون میتوان جا پای این واگرایی و همگرایی را در لوگو(ها) و دیالوگ(های) سقراط و افلاطون پیگیری کرد. بنابر این نشانه شناسی لوگو ـ دیالوگ سقراط تاریخی و افلاطونی و لوگو ـ دیالوگ افلاطون سقراطی و حقیقی دو فلسفه سیاسی کلاسیک بنیانی را كشف خواهد كرد. این مقاله تلاشی برای تثبیت این مدعیات و مفروضات با بهرهگیری از تحلیلهای هرمنوتیکی و نشانهشناختی (متن، زمینه و مؤلف محور) است.
کد مقاله : 139411211014281065 کلمات کلیدی : افلاطون سقراطی و حقیقی ، سقراط تاریخی و افلاطونی ، لوگو ـ دیالوگ افلاطونی ، لوگو ـ دیالوگ سقراطی ، ، |
فایل های مقاله : |
نویسنده:
چکیده:
زمینه و هدف
اقدامات جریان های تکفیری و رقابت ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در قالب جنگ های نیابتی به بهانه مقابله با تکفیر، باعث بروز بحران و تداوم ناامنی در کانونی ترین نقطه خاورمیانه شده و پیامدهای سیاسی و امنیتی بسیاری را به وجود آورده است که این پژوهش به تحلیل و تبیین این پیامدها در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
روش
پژوهش حاضر از نظر ماهیت داده ها، کیفی که با استفاده از تکنیک نظریه زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، ۲۰ نفر از نخبگان سیاسی و امنیتی و مطلعان دانشگاهی در سطح راهبردی بوده که به صورت هدفمند و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، نسبت به جمع آوری داده ها و اطلاعات از آن ها اقدام شده و سپس بر مبنای نظریه زمینه ای، تحلیل و اعتباریابی شده است.
یافته
یافته های تحقیق نشان داد در بخش شرایطی، مقوله های سیاسی شدن موضوعات فرهنگی و اجتماعی، کاهش احساس امنیت، ترویج افراط گرایی مذهبی، نفی جمهوریت و مشارکت سیاسی، تلاش برای تضعیف نظام و ترویج قوم گرایی، در بخش فرآیندی، مقوله های افراط گرایی و خشونت سازمان یافته، ضعف در مدیریت موضوعات سیاسی، چالش اقتدار و مشروعیت دولت عراق و سوریه، ایران هراسی، خلا نظم امنیتی کارآمد، تسلط و نفوذ غرب و اسرائیل بر جریان های تکفیری، پشتیبانی مالی و تجهیزاتی عربستان و هم پیمانان از تکفیر، در بخش راهبردی، مقوله های ایجاد ناامنی در داخل، تضعیف محور مقاومت و امنیت سازی برای اسرائیل و تسلط بر منطقه و در بخش پیامدی، کاهش امنیت سیاسی، انتقال ناامنی به داخل حوزه سرزمینی و تهدید منافع ایران در منطقه احصاء شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها و مدل پارادایمی مقاله، مولفه ها و شرایط علی و زمینه ای در محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای ظهور و بروز افراط گرایی مذهبی وجود داشته و بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای، راهبردهای خود را متناسب با آن ترسیم و با فرآیندها و مکانیزم های داخلی و خارجی، افراط گرایی را ایجاد کرده اند که پیامد آن انتقال ناامنی به ج.ا.ایران بوده است.
کلیدواژگان:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل
زبان:
فارسی
انتشار در:
فصلنامه پژوهش های اطلاعاتی و جنایی، سال چهاردهم شماره ۳ (پیاپی ۵۵، پاییز ۱۳۹۸)
صفحات:
۱۵۵ -۱۷۸
لینک کوتاه:
magiran.com/p2060488
دریافت فایل PDF
نویسنده: امیرمجاهد مظلومیان مسعود کوثری سید محمود نجاتی حسینی
منبع: راهبرد اجتماعی فرهنگی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
هر رسانه ای دارای دو هدف است اول آن اهدافی که به صورت رسمی اعلام می دارد و دوم اهدافی که به دنبال آن است ولی هرگز رسماً اعلام نمی کند اما در اجرا مورد اعمال قرار می دهد. هدف از انجام این پژوهش شناخت برنامه های تدوین شده و در معنای عام سیاست فرهنگی برنامه های تلویزیون بی.بی.سی. فارسی است و مشخص نمودن رویکرد سیاست فرهنگی تلویزیون بی.بی.سی. فارسی در قبال جامعه ایران چه بوده و چه هدفی را دنبال می کند؟ بر اساس الزامات روش تحقیق تئوری داده بنیاد جهت تئوری پردازی در خصوص یک فرآیند اجتماعی خاص، داده ها از طریق تجربی به جای مرور ادبیات مربوط به تحقیق جمع آوری گردیده و ریشه زمینه های (Themes) اصلی از آن ها مشخص می گردد.GT یکی از انواع روش های پژوهش کیفی است که هدف اصلی آن بیان فرایند های اجتماعی و پژوهش تئوری است. این شیوه برای تبیین فرآیند پدیده ها در بستر اجتماعی آن ها مورداستفاده قرار می گیرد و روشی در جهت تعمیم نتایج حاصل از مشاهده ای خاص به نظریه ای جامع تر است. در این بررسی از برنامه های مذکور به عنوان واحد تحلیل استفاده شده است. در تحلیل محتوای کیفی به تحلیل محتوای هر واحد تحلیل به صورت جداگانه پرداخته می شود. پس از اتمام تحقیق و با توجه به پرسش های مطرح شده در ابتدای این پژوهش و جدول نهایی می توان نتیجه گرفت سیاست فرهنگی تلویزیون بی.بی.سی. فارسی به دنبال تغییر ذائقه فرهنگی جامعه ایران و القای فرهنگ غربی و نیز تغییر مرکز ثقل فکری از نخبگان جامعه ایران به سیاستمداران و کارشناسان فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی موردقبول خود است. سیاست فرهنگی تلویزیون بی.بی.سی. فارسی طی بررسی به عمل آمده در پژوهش مذکور و تحلیل محتوای جداول برنامه ها و نتیجه گیری آنها در جدول نهایی، نشان می دهد سیاست فرهنگی تلویزیون بی.بی.سی. فارسی، تغییر فرهنگی، تغییر سیاسی و تغییر هویت ایرانی- اسلامی است که پیامد این سیاست فرهنگی براندازی نظام (تغییر نظام حاکم) است. سیاست های مقابله با سیاست های رسانه ای بی.بی.سی. را می توان در دو بعد یکی سیاست کلی و دیگری سیاست اجرایی، موردتوجه دست اندرکاران رسانه ای قرار داد.
[مقالاتي در مطالعات شهري ،فرهنگ ، سياست ، رسانه ]
(1378-1381 )
ترجمه :
سيد محمود نجاتي حسيني ( خراساني )
***
1
نویسنده : آنابل سربرنی؛ محمدی؛ مترجم : نجاتی حسینی، سید محمود؛
مجله: نمایه پژوهش » بهار و تابستان 1381 - شماره 22 - 21 (15 صفحه - از 75 تا 89)
2
نویسنده : فرانکو بیانچینی؛ مترجم : نجاتی حسینی، سید محمود؛
مجله: مدیریت شهری » زمستان 1380 - شماره 8 ISC (6 صفحه - از 56 تا 61)
3
نویسنده : د.گولدبالت؛ مترجم : نجاتی حسینی، سید محمود؛
مجله: مدیریت شهری » زمستان 1379 - شماره 4 ISC (10 صفحه - از 86 تا 95)
4
نویسنده : امیراحمدی، ه؛ رضوی، م.ر؛ مترجم : نجاتی حسینی، سید محمود؛
مجله: مدیریت شهری » تابستان 1379 - شماره 2 ISC (7 صفحه - از 96 تا 102)
5
نویسنده : سی.سی.رود؛ تی.جی.اندرسون؛ سی.کیو.کریستول؛ تی.اچ.گرین؛ مترجم : نجاتی حسینی، سید محمود؛
مجله: مطالعات فرهنگ - ارتباطات » بهار و تابستان 1378 - شماره 12 و 13 ISC (16 صفحه - از 35 تا 50)
[مجموعه مقالات فلسفي : فلسفه سياسي ،فلسفه حقوق ،فلسفه اخلاق ]
بخش اول
سيد محمو د نجاتي حسيني (خراساني )
اشاره
مقالات فلسفه سياسي حقوقي اخلاقي كه ملاحظه مي كنيد ماحصل دانش پژوهي من در دوره " دكتراي فلسفه سياسي " در دانشگاه تربيت مدرس ،دانشكده علوم انساني - گروه علوم سياسي [1378- 1384]است كه بين سالهاي 1385 تا 1390 در ژورنال هاي تخصصي داخلي منتشر شده است و اينك جهت تجميع ، تعدادي از ان ها را كه لينك دانلود آن ها در سايت زير در دسترس بوده است :
http://ensani.ir/fa/article/author/2136?page=1
جهت استفاده مخاطبان و علاقمندان به مباحث "فلسفه هاي تخصصي مضاف " اورده ام .مابقي نيز به مرور در مجموعه اي ديگر خواهند آمد .
الاهیات و فکرسیاسی درایران معاصر :
تحلیل محتوای متن های الاهیات سیاسی حوزوی – دانشگاهیa
سید محمود نجاتی حسینی(خراساني )b
چکیده
دانش فربه الاهیات سیاسی(political theology)که به نظرنگارنده درمعنای کلاسیک وحقیقی آن(والبته متفاوت ازآن چه مد نظرکارل اشمیت آلمانی،متاله سیاسی برجسته است)متکفل بحث ازنسبت های مهم واستراتژیکی خداوند– سیاست؛دین– سیاست؛دولت – ایدئولوژی؛بندگی خداوند – شهروندی دولت است؛درتمدن غربی عرفی بیش تررنگ وبوی معرفتی دارد تا عقیدتی، اما درتمدن اسلامی ازحسن اتفاق الهیات سیاسی ما عمدتا ازجنس عقیدتی - ایدئولوژیک است یعنی دینی وحاکمیتی است تا معرفتی.چرا چنین است؟وچگونه متن های نوشتاری،شفاهی ورتوریک های عقیدتی سیاسی مطرح ومنتسب به الهیات سیاسی دراجتماعات اسلامی وجماعات مسلمین فرهیخته وعقیده مند که اهل قلم واصحاب فکرسیاسی اند به نسبت های مورد نظر در الاهیات سیاسی پرداخته اند؟ این مساله – پرسش،مضمون کلیدی مقاله حاضراست.زین سبب ما برآنیم که با استناد به نمونه هایی از متن های ایرانی الاهیات سیاسی(عمدتا نوشتاری)نحوه ورود این متن ها(وماتن آن ها)به دلالت های الاهیات سیاسی کلاسیک (خداوند– سیاست؛دین– سیاست؛دولت– ایدئولوژی؛بندگی خداوند– شهروندی دولت)را معناکاوی کنیم.حسب مورد راهبرد روشی ما برای معناکاوی متن،تکنیک تحلیل محتوای کیفی QCA (Qualitative content analysis) است .
a این مقاله برای ارائه به (( دهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران:وضعیت فکرسیاسی درایران معاصر/ دی ماه 1395)) تهیه شده است.
b مدیربخش جامعه شناسی دین- موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران (استادیارجامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی)
telegram.me/@smnejatihosseini
cell phone 0912-2045262
الاهیات وفکرسیاسی درایران:
کلام- فقه شیعی به مثابه شبه الاهیات سیاسی a
سید محمود نجاتی حسینی( خراسانی ) b
چکیده
دانش فربه الاهیات سیاسی(political theology)که به نظرنگارنده درمعنای کلاسیک وحقیقی آن(والبته متفاوت ازآن چه مد نظرکارل اشمیت آلمانی،متاله سیاسی برجسته است)متکفل بحث ازنسبت های مهم واستراتژیکی خداوند– سیاست؛دین– سیاست؛دولت – ایدئولوژی؛بندگی خداوند – شهروندی دولت است؛درتمدن غربی عرفی بیش تررنگ وبوی معرفتی دارد تا عقیدتی، اما درتمدن اسلامی ازحسن اتفاق الهیات سیاسی ما عمدتا ازجنس عقیدتی - ایدئولوژیک است یعنی دینی وحاکمیتی است تا معرفتی.چرا چنین است؟وچگونه متن های نوشتاری،شفاهی ورتوریک های عقیدتی سیاسی مطرح ومنتسب به الهیات سیاسی دراجتماعات اسلامی وجماعات مسلمین به نسبت های مورد نظر در الاهیات سیاسی پرداخته اند؟ این مساله – پرسش،مضمون کلیدی مقاله حاضراست. اما مفروض مقاله این است که تکست های عقیدتی معرفتی مرتبط موجود (به لحاظ کم رنگ بودن محتوای تحلیلی تبیینی و درعوض پررنگ بودن محتوای توجیهی تجویزی تدبیری شان) صرفا شبه الاهیات سیاسی اند تا الاهیات سیاسی به معنای ناب و محض آن .موضعی هم که این شبه الاهیات سیاسی شیعی از آن ظهور وبروز داشته و در آن مستقر شده است چیزی جز کلام – فقه سیاسی شیعی معاصر نیست .زین سبب کلیت مقاله معطوف به وارسی فشرده تاریخی مفهومی این دو دانش عقیدتی معرفتی اسلامی شیعی شده است .
کلید واژه
الاهیات سیاسی ابراهیمی ، شبه الاهیات سیاسی شیعی ، کلام – فقه سیاسی شیعی .
a این مقاله به (( دهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران:وضعیت فکرسیاسی درایران معاصر/ دی ماه 1395)) ارائه شده است.
b مدیربخش جامعه شناسی دین- موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران (استادیارجامعه شناسی - دانشگاه آزاد اسلامی)
cell phone 0912-2045262
سياست،دين،پديدارشناسي:
از سياست هاي ديني پوزيتويستي تا سياست هاي ديني پديدارشناختيa
سيد محمود نجاتي حسيني (خراساني ) b
[1 ] مقدمه
مساله و ايده
برقراري هرگونه نسبت مفهومي [ذهني ] و پديده اي[عيني] ميان سياست و پديدارشناسي به حد كفايت دشوار است.تسري وتعميم نسبت اين وضع به هنگام به ميان كشيدن پاي امرديني به سياست وپديدارشناسي دوچندان دشواراست.
با اين وجود حسب نشانه هايي كه درامرواقع از وجود دوگانگي ميان امرديني حاكميت پسند [دين ورزي كه برساخته نهادها و سازمان هاي رسمي متولي دين داري در جامعه اند ] وامرديني مردم پسند [دين ورزي كه برساخته سبك هاي زندگي ديني مردمان عادي و متعارف و محصول خودجوش زندگي روزمره آنان درجامعه است]وچالش هاي ميان سياست هاي ديني حاكميتي و سياست هاي ديني مردمي دريافت مي كنيم[1]؛ مي توان به ضرورت منطقي تلاش براي فهم نسبت اين سه [سياست و پديدارشناسي ودين] پي برد.
a اين مقاله براي درج درمجموعه مقالات" اولين كتاب سال پديدارشناسي و سياست – انتشارات گام نو 1398" (انجمن علوم سياسي ايران) تهيه شده است.
hmalekzade@gmail.com hmalekzade@alumni.ut.ac.ir
b دكترا درفلسفه سياسي – دانشگاه تربيت مدرس / دين پژوه - مدير گروه دين انجمن انسان شناسي ايران
[استاديارجامعه شناسي – دانشگاه آزاد اسلامي] .
telegram.me/@smnejatihosseini
cell phone 0912-2045262
[1] نگارنده نسبت "سياست هاي ديني حاكميتي و مردمي" را پيش تر [اما نه از منظر جالب توجه و متاسفانه كم تر ديده شده "پديدارشناسي" ] كه از منظر هاي پرنفوذ و مطرح "مطالعات سياست فرهنگي" و هم چنين "جامعه شناسي هاي سياسي و فرهنگي" كاويده است ،نگاه شود به مقاله زير:
*سيد محمود نجاتي حسيني (1386) سياست هاي ديني و فرهنگ مردمي در ايران: تحليل گفتمان انتقادي برنامه هاي توسعه (1368-1388 ) ،نامه امام صادق ع [دوفصلنامه علمي - تخصصي مطالعات ميان رشته اي دين ، فرهنگ وارتباطات،دانشگاه امام صادق ع ] سال 14 ، شماره 2 ، شماره پياپي 32 ، پاييز و زمستان 1386 ،صص 47-78 .
خانه/آرشیو مطالب/علمی پژوهشی/به قول اسلاوی ژیژک: «از تخیل ایدئولوژیکی تان لذت ببرید»
دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی اردیبهشت 30, 1398
0 خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد
علوم اجتماعی مدرن با کشف “ایدئولوژی” نشان داد که این پدیده شگرف ابزاری قدرت مند برای کنترل ذهن، بدن فرد و جامعه و دگرگون کردن سرشت و سرنوشت انسان، جهان، جامعه، تاریخ، فرهنگ،اقتصاد، سیاست، مذهب و اخلاق است.
امروزه به برکت این ایده های جامعه شناختی می دانیم که
ایدئولوژی های سیاسی – فرهنگی (مانند لیبرالیزم و دموکراسیزم)،
اقتصادی – اجتماعی (مانند سوسیالیزم وکمونیزم)،
اجتماعی – فرهنگی (مانند مدرنیزم و سکولاریزم)،
و مذهبی – سیاسی (مانند بنیادگرایی دینی قدرت طلب و میلیتاریستی نظیر اسلام گرایی سیاسی رایج – که اصول گرایی، وهابیت، طالبانیزم و القاعده و سلفی گری تجلی آن هستند و داعشی گری وحشتناک نیز نماینده خونین و میوه تلخ و وحشی آن است)،
همه می توانند به نوعی این کارکردها را داشته باشند :
“توجیه” جور و جهل، جنایت، نابرابری و تبعیض
“تقویت” محرومیت فکری و بی عدالتی اجتماعی
تحریف “حقیقت”
“تسلط” یک طبقه و گروه اقلیت بر اکثریت جامعه
“تسلای خاطردادن”به اکثریت تحت ستم برای تحمل مصایب .
این کارکردهای منفی که “ایدئولوژی”های گفته شده بیش و کم دارای آن هستند با استفاده از سه “ساز و برگ” محقق می شود:
1- ترسیم یک “جهان بینی” فریبنده از سوی حکومت، که دورنمای وحشتناکی از وضع موجود پیش از ایدئولوژی را به مردم نشان می دهد تا آنان را وادار کند به “ایدئولوژی” مورد نظر حکومت ایمان بیاورند.
2- تبلیغ یک ” اتوپیای” جذاب توسط حکومت، که وضع یک جامعه و جهان مطلوب بهشت گونه و مورد انتظار را برای مردمان تصویر می کند تا آنان وفاداریشان را به “ایدئولوژی” حکومتی از جان و دل نثار کنند
3- ترویج یک “استراتژی” فرهنگی عملی از سوی حاکمیت، برای مشارکت دادن عملی همه مردمان با مال و جان خود در توسعه و تقویت “ایدئولوژی” مطلوب حکومت.
همه این ها نشان می دهد که “ایدئولوژی های حکومتی” کنونی – هم سنتی و هم مدرن – سرشارند از دو چیز مهم و موثر:
الف) “تخیل سازنده خود فریب” برای بقای سیستم سیاسی
ب) “انرژی خود تخریبی” برای فنای جامعه و فرهنگ .
اشتراک گذاری
فیس بوکتوییترگوگل پلاسلینکدینتامبلرپینترستاشتراک گذاری از طریق ایمیلچاپ
جامعه شناس، استاد دانشگاه، مدیر گروه «جامعه شناسی دین» انجمن جامعه شناسی ایران
درسگفتار مبانی سیاست (24-2-1390 )
(دانشگاه تهران- دانشکده علوم اجتماعی : گروه ارتباطات اجتماعی)
اشاره
پس از مرور مباحث مربوط به جامعه شناسی سیاسی(با لحاظ فصول متن معرفی شده به کلاس: جامعه شناسی سیاسی مایکل راش ) و تحلیل مقایسه ای برخی از مندرجات کلیدی مطرح در نظریه های سیاسی (از جمله : تعاریف موجود از امر سیاسی و سیاست ؛ مساله قدرت – اقتدار - مشروعیت < تحمیل – تحمل- توجیه > ؛ فرهنگ سیاسی ؛ افکار عمومی ؛ ایدئولوژی ؛ انقلاب ؛اجتماعی شدن سیاسی ؛ مشارکت سیاسی؛ گزینش سیاسی) توضیحاتی نیز در خصوص تمایز مهم میان این نظریه ها با فلسفه سیاسی ( که پژوهش فلسفی در باره ماهیت ایدئال، اخلاقی و حقیقی سیاست، انسان سیاسی مطلوب ، جامعه سیاسی خوب و مانند آن است) ارائه شد. در این باره این نکته مهم نیز بارها در کلاس تذکر داده شد که در حال حاضر ما شاهد تلفیقی از نظریه سیاسی – فلسفه سیاسی به صورت جامعه شناسی های سیاسی تحلیلی – هنجاری هستیم ( به عنوان نمونه متن جامعه شناسی سیاسی کیت نش معرفی شد).جامعه شناسی سیاسی: برخی نظریه های موثر (1 )
سید محمود نجاتی حسینی
(آذر ماه 89)
for-mystudents.blogfa.com
nejati.hosseini@gmail.com
این نوشتار حاوی برخی مباحثی است که در ترم اول 88-89 برای دانشجویان کارشناسی ارشد علوم سیاسی(دانشگاه ازاد اشتیان)برمبنای کتاب 2 جلدی راهنمای جامعه شناسی سیاسی(الن اسکات و کیت نش 1388 ،پژوهشکده مطالعات راهبردی)وجامعه شناسی سیاسی معاصر(کیت نش 1380 ،انتشارات کویر)ارائه شده است.برای استفاده بهتر دانشجویان از این سه منبع مهم تنها مضامین کلیدی که راهنمایی اصلی برای فهم جامعه شناسی سیاسی معاصر هستند مورد اشاره قرار گرفته است.
نمرات آزمون نظریه های جدید در علم سیاست تیر 88
(کارشناسی ارشد علوم سیاسی )
نمره |
دانشجو |
17 5/16 16 5/15 15 5/14 14 13 12 |
داوودی کیانی پاهیکده حسنی شعبانی/نوری کشوری مهدوی/ ولایتی حسینی مرام بابایی/ عبدالرحمن |
نمرات آزمون روشهای تحقیق درعلم سیاست تیر 88
(کارشناسی ارشد علوم سیاسی )
نمره |
دانشجو |
17 16 15 14 13 12 |
هداوند/ افتخاری زاده رنجبر مالمیر/ زوار/ بیرانوند شعبانی/ سوری/ قزوینه/ جلیلیان ایمانپور رفیعی پور/ بوالحسنی / مال امیری |
کارنوشت دانشجویی 39 / نظریه سیاسی جدید8 / 30288
smnejatih@yahoo.com/nejati.hosseini@gmail.com
www.falsafe-ejtemaee.blogfa.com/www.for-my-students.blogfa.com
*بازخوانی نظریه های آزادی + برابری + عدالت + مدارا (LEJT ) : بخش 2
**2 و3 . آزادی + برابری
2.آزادی
21. هم بستگی عدالت وآزادی (ساماندهی عادلانه ساختارهای اجتماعی در خدمت آزادی بیشتر است // ساختارهای ناعادلانه و جوامع دستخوش بی عدالتی دچار نا آزادی بیشتری اند)
22. تقدم آزادی بر خیرهای بنیانی ( خیرهای بنیانی : ابزارهای ضروری همگانی برای پیشبرد پروژه های شخصی اند // خیرهای بنیانی همگانی عبارتند از: عزت نفس + مناعت طبع + صیانت نفس // آزادی شرط اساسی و ضروری تحقق خیرهای بنیانی همگانی است // آزادی در این معنا مشتمل است بر : آزادی در اندیشه +آزادی در انتخاب مسیر+ آزادی در گزینش ابزارها + آزادی در تقبل پیامدها و مسئولیت پذیری +آزادی در فرصت ها + آزادی در ورود به حوزه های مشارکت همگانی )
23. مقید بودن آزادی به عدالت (بدون عدالت ، آزادی برای تحقق خیرهای بنیانی وجود نخواهد داشت )
24. تسری آزادی – عدالت به برابری (ازادی و عدالت به معنای موصوف به برابری منصفانه می انجامد: در روند عدالت گرایی و آزادی گرایی ساختاری و نهادی سوژه ها به صورتی برابر و یکسان مورد توجه قرار می گیرند)
3. برابری
31.ماهیت تحلیلی - هنجاری – تجویزی نظریه های برابری ( توجیه نابرابری / توزیع برابری / برابرگرایی در فرصت ها و منابع / برابرگرایی در مزایا ونتایج )
32.لیبرال های منتقد برابرگرایی (اصالت بازار ها و بازار گرایی + لزوم دولت کمینه )//33.لیبرتاریانیزم نوزیکی (توجیه نابرابری : به عنوان حق اخلاقی برابری + حق قانونی مالکیت های خصوصی )
34.کنسرواتیزم سنتی (توجیه نابرابری : نهادهای سنتی مانند کلیسا ، خانواده و مالکیت خصوصی به همراه دولت تسهیل گر ضامن شایستگی سنتی دارندگان / ناشایاستگی نادارندگان اند)//35.لیبرال های متاخر راولزی – دورکینی (توجیه برابری : ناعادلانه بودن نهاد مالکیت خصوصی + ضرورت برابری فرصت ها +نقد نابرابری ناشی از انتخاب شخصی و پیامدهای نا مناسب ناشی از آن + نقد شانس و اتفاق در زندگی + ضرورت برابر گرایی بیشینه برای کمینه ها )
36.فمنیزم برابرگرا ( توجیه برابرگرایی جنسیتی : نقد نابرابری درون خانگی به نفع مردان وضرر زنان +بیشینه کردن نفع زنان )//37.سوسیالیزم بازار (برابر گرایی دموکراتیک : در حوزه کار برای کارگران + مالکیت گرایی غیر دولتی کارخانه ها +سهام داری مالکیت کارگری )
38.مارکسیزم برابر خواه (توجیه برابر گرایی : برابری دستمزد ها و درآمدها )//39.پست مدرنیزم مردد مشکک متمرکز بر برابرگرایی هویتی فرهنگی ( زیر سوال بردن تمامی نظریه های برابرگرا و نابرابرگرا // تشکیک و تردید در اصالت وصداقت برابرگرایی های هنجاری //تمرکز بر عدالت گرایی هویتی فرهنگی تمامی سوژه ها )
**4.مدارا
41.فضای مفهومی مدارا( اصل تحمل کردن دیگری و تحمیل نکردن بر دیگری // مدارای غیر قابل مدارا: پذیرش امر نادرست // پارادوکس های مدارا : در افتادن در ورطه آنارشی های اجتماعی فرهنگی + سیاسی حقوقی + اخلاقی مذهبی // مقید بودن مدارا به زمینه های جامعه شناختی آن // نسبت مدارا با پلورالیزم سیاسی فرهنگی )
42.کارکردهای مداراگرایی (آشکارسازی حقیقت های متکثر از طریق استدلال های متنوع و چند صدایی + جلوگیری از پیشروی دولت ها به حریم های فردی +اصالت دادن به رشد و توسعه اخلاقی عقلانی افراد به واسطه مداراگرایی + کاستن از استبدادگرایی عرفی سنتی اکثریت به ضرر اقلیت دگر اندیش )
43.حدود مدارا گرایی(مدار ارزشهای فرهنگی اجتماعی متعارف جامعه +در حوزه رفتارهای غیر آسیب رسان به جامعه) //خط قرمز مداراگرایی (نا مدارا با مدارا ستیزان).
کارنوشت دانشجویی 38 / نظریه سیاسی جدید7 / 30288
smnejatih@yahoo.com/nejati.hosseini@gmail.com
www.falsafe-ejtemaee.blogfa.com/www.for-my-students.blogfa.com
*بازخوانی نظریه های آزادی + برابری + عدالت + مدارا (LEJT ) : بخش 1
**1.عدالت
11.فضای مفهومی و فلسفه عدالت
111.مفهوم ومحتوای هنجاری (حق+استحقاق +شایستگی +نیاز +خواست / اخلاقی+درست+لازم+ضروری)
112.عدالت های توزیعی(ناظر به توزیع هنجاری کالاهای عمومی ) + ماهیتی (ناظر به محتوای درست یا نادرست قواعد اجرای عدالت ) + آیینی (ناظر به قواعد درست تصمیم گیری در باره اجرای هنجاری )
113.عدالت اجتماعی (در باره قاعده مندی منصفانه واخلاقا قابل دفاع ساختارهای اجتماعی )//114. فلسفه عدالت(هنجارسازی برای: نظم سازی موجه + قانون مندی منصفانه + مشروعیت بخشی وفاقی جامعه )
12.عدالت اجتماعی
121.منتقدان راست گرا(حرفی است دو پهلو برای دخالت بیشتر دولت در بازار و جامعه // 122.معتقدان چپ گرا(نوعی از بازسازی نظم اجتماعی هماهنگ با اصول اخلاقی)
123.فلسفه عدالت اجتماعی (بازتوزیع اخلاقا قابل دفاع منافع – مزایا- منابع اجتماعی که حاصل از مشارکت همه مردم در جامعه با هدف تامین رفاه برابر همگانی است )
124.قواعد هنجاری مقبول عدالت اجتماعی(اصل قابل دفاع : چه افرادی ؟ چه چیزی را ؟چگونه؟ وبه چه مقدار؟باید داشته باشند ؟ // رویه های قاعده مند مقبول معروف:طبق نیازها+حقوق+خواسته ها+سزاواری ها)
13.عدالت گرایی اجتماعی و نیاز مداری رویه گرا : برابرگرایی سوسیالیستی / لیبرالی سوسیالیستی جدید
131.رویه سوسیالیستی مارکسیستی (از هر فردی طبق توانایی هایش و به هر فردی وفق نیازهایش / به اندازه فعالیتش )
132. اصل تمایز گذاری میان نیازهای اساسی و خواسته های ترجیحی (منتقدان نیاز مداری :چون ترجیح فرهنگی اجتماعی است و همگانی؛اولی تر است // معتقدان نیازمداری : نیاز ها اساسی ترند و براورده سازی آن ها لازم تر// تفکیک گرایان نیاز مدار : لزوم تمایز گزاری بین نیازهای مبنایی و عام از خواسته های متنوع ذهنی // تنوع گرایان نیاز مدار : لزوم لحاظ تنوعات نیاز های ملی ،فروملی ،قومی ،گروهی ،فرهنگی ،تاریخی از هم )
133. رویه لیبرالی سوسیالیستی جدید ( قواعد عدالت به مثابه انصاف راولز : حق استفاده برابر و گسترده از آزادی های همگانی +ساماندهی نابرابری های موجود در قالب بیشینه کردن کمینه ها +برابرسازی فرصت های اجتماعی برای رسیدن همگان به موقعیت های اجتماعی مناسب )
*یک مساله پارادوکسی - چالشی و یک دوراهه هنجاری (ظلم بالسویه،عدل است ؟عدل بالسویه،ظلم است؟// توزیع عادلانه نابرابری ها ؟توزیع ناعادلانه برابری ها ؟)
14. عدالت گرایی اجتماعی و حقوق مداری رویه گرا : نابرابرگرایی لیبرالی / لیبرتاریانی
141.مضمون لیبرالی حق و حقوق (نوزیکی ها در برابر راولزی ها : میزان ارزش + شایستگی + استحقاق سوژه مخاطب عدالت// اصالت معیارسخت کوشی+ مهارت + استعداد // اصالت دادن به عدالت رویه ای وآیینی تا عدالت ماهیتی وهنجاری )//142 .اصول حافظ عدالت رویه ای آیینی نوزیکی (: عادلانه بودن ثروت + انتقال عادلانه و دریافت عادلانه آن + تصحیح بی عدالتی صورت گرفته )
143 . مضمون لیبرالی فردگرایی مالکیتی مکفرسونی (افراد از منظر حقوقی و اخلاقی مالک منحصر به فرد محصول توانایی هایشان اند ودر بهره برداری از ان اولی ترند)
15. عدالت گرایی اجتماعی و استحقاق مداری محافظه کارانه (عدالت گرایی طبیعی+ عدالت یعنی : سزاواری به حق به خاطر نوع انتخاب و نوع رفتار شخص ).
کارنوشت دانشجویی 27 / نظریه سیاسی جدید6 / 25288
smnejatih@yahoo.com/nejati.hosseini@gmail.com
www.falsafe-ejtemaee.blogfa.com/www.for-my-students.blogfa.com
* بازخوانی گفتمانی جدید از نظریه های : سیاست و دولت / حاکمیت و ملت
1.گفتمان سیاست ودولت
11.فضای مفهومی سیاست(سیاست به عنوان :یک فعالیت انسانی + ماهیت حقیقی انسان+ دستگاه مدیریت وسامان دهی جامعه+ ابزار سرکوب و فریب وکنترل )
12.برداشت های گفتمانی ازسیاست
121.خوش بینانه و مدرنیستی ( سیاست قدرت+نظم+حاکمیت +امنیت / قدرت تصمیم گیری به جای جامعه + سامان دهی جامعه / دولت گرایی بدون حضورجامعه)
122. بدبینانه پست مدرنیستی (سیاست مقاومت + آنارشی / سلطه + هژمونی + مهندسی اجتماعی جامعه و کنش گران / جامعه گرایی بدون دولت )
123.واقع بینانه لیت مدرنیستی (سیاست جنبش های اجتماعی + جامعه مدنی + شهروندی / مشارکت اجتماعی و فرمان شکنی مدنی /دولت - جامعه گرایی توامان)
2.گفتمان حاکمیت و ملت
21.حاکمیت گرایی حقوقی دژوره( مشروعیت الزام آور اطاعت شهروندان از حاکمیت گرایی دولت ها بر مبنای قانون حقوقی )
22.حاکمیت گرایی سیاسی دوفاکتو(مشروعیت مقید ومشروط اطاعت شهروندان از حاکمیت گرایی دولت ها بر مبنای میزان قانون مندی حقوقی دولت ها)
23.فضای مفهومی حاکمیت گرایی تلفیقی :حقوقی دژوره و سیاسی دوفاکتو ( مشروعیت ومقبولیت وتوانایی حاکمیت های داخلی و خارجی / محدوده های فراملی +ملی + فروملی اعمال حاکمیت ها / تعامل وتقابل جامعه سیاسی و جامعه مدنی بر سر حاکمیتها )
3. مسایل گفتمانی چالشی نوپدید سیاسی حکومتی در هزاره سوم میلادی
(در باره : تعامل / تقابل سیاست+دولت+حاکمیت+ملیت / جامعه + کنش گران وشهروندان + رژیم های سیاسی + جهانی شدن / دولت ها - ملت ها/ حاکمیت ها )
31. چالش فدرالیزم ملت مآب / سنترالیزم دولت مآب
32.چالش جامعه مدنی شهروندی مدار / جامعه سیاسی دولت مبنا
33. چالش حاکمیت های ملی / حاکمیت های فروملی (قومیتی +نژادی +جنسیتی +شهری +روستایی )
34.چالش رژیم های سیاسی حاکمیتی : حکومت کردن سنتی دولت مدار / حکمرانی جدید جامعه مدار / حکومت مندی نوظهور دولت ستیز – جامعه ستیز مبتنی بر کشمکش قدرت / مقاومت
4.شکل های چالشی دولت ملت ها در جهانی شدن ها / جهانی - محلی شدن ها / محلی - جهانی شدن ها
41.دولت - ملت سنتی (بسته و محلی )
42.دولت – فراملت (تعدیلی و نسبتا باز و بسته )
43. فرادولت – ملت ( جهانی و کاملا باز )
44.ملت- فرادولت (رسانه ای اینترنتی بی مهار ).