کارنوشت دانشجویی 46 / جامعه شناسی تحولات جهانی فرهنگ 11/ 10388
smnejatih@yahoo.com/nejati.hosseini@gmail.com
www.falsafe-ejtemaee.blogfa.com/www.for-mystudents.blogfa.com
*نظریه تحول فرهنگی گفتگویی ارتباطی: کنش تفاهمی - توافقی با مدار عقلانی- اخلاقی در نظم فرهنگی (کارل اتو اپل و یورگن هابرماس)
Karl-Otto Apel (1990) harmony through strife as a problem of natural and cultural evolution, online.sagepub.com, 20pp.
( I ) زمینه های تاریخی بروز هماهنگی ها و تنش های اجتماعی فرهنگی در متن نظم های اجتماعی و مقدس
به نظر اَپل تاریخ پر است از بروز ناهماهنگی و تنش های مقدس و نامقدس ، اجتماعی و غیر اجتماعی ، فرهنگی و غیر فرهنگی میان انسان ها با خداوند ، خدایان با یکدیگر و انسان ها با هم دیگر .از این نظر اَپل بر آن است که تمام تمدن ها و فرهنگ ها قائل به دوره ای از عصر طلایی اسطوره ای هستند که در آن این تنش ها به هماهنگی کامل تبدیل خواهد شد و دیگر در آن اثری از کشمکش و تعارض نخواهد بود. بر این منوال اَپل با استفاده از یک منظومه مفهومی طرحی از تعامل و تقابل میان مفاهیم پدیده های مرتبط با " تحول فرهنگی اجتماعی تاریخی " را در بافتار" نظم اجتماعی" و "مسیرهای اجتماعی فرهنگی کنش گران" می ریزد تا بتواند نشان دهد؛ چگونه "بی نظمی اجتماعی " تبدیل به " نظم اجتماعی " می شود و بر عکس.از این حیث اَپل در دو بخش به ترتیب مسأله تحول فرهنگی اجتماعی و تحول طبیعی را در فلسفه ها و جامعه شناسی ها پی می گیرد. او این کار را با استفاده ا ز دو پروبلماتیک پیشامدرن و مدرن انجا م می دهد.
با این توضیح ، اَپل مضمون های اصلی بحث خود را بر روی روابط میان "تحول فرهنگی و طبیعی" استوارمی سازد. بدین منظور او استدلال می آورد که لازم است برای درک مسایل مدرن مرتبط با "امرتحول" ؛ ابتدا تصویری استدلالی از پروبلماتیک مدرن هارمونی( هماهنگی ) Harmony و تنشی (strife) با لحاظ ایده "تحول طبیعی یا کیهان شناختی دنیوی" Cosmic/natural Evolution به دست داده می شود.
( ` ) پروبلماتیک مدرن هارمونی و تنشی؛ با لحاظ تحول طبیعی/ دنیوی:"سینرژتیک / هم افزائیت Synergetic" یا ظهور نظم جدید از خلال" نقض وگسست تقارن متوازن و هم پیدایی انتروپیک وکاهنده" Entropic symmetry
اپل به این منظور با چند گزاره آغاز می کند . این ها عبارتند از :1- الگوی مناسب برای نشان دادن تحول طبیعی دنیوی ، مدل داروینیستی تنازع بقا است : تنازع بقا + انتخاب اصلح + نظم بوم شناختی + رقابت انوع برای بقا + کشمکش برای بقای مناسب در طبیعت و جنگل زندگی + انتخاب رویه های متناسب برای بیشتر بقا و کمتر فنا.2- بر مبنای این الگو می توان نشان داد که چگونه نظم زیستی طبیعی دنیوی هماهنگ شده به عنوان نقطه میانه و معدل در طیف "از تنش و ناهماهنگی تا هماهنگی و توازن" قرار می گیرد.3- الگوی دیگر ، مدل هم تحولی فراگیر(Co – evolution ) ناظر به فرایندهای هماهنگی پذیر مؤثر بر نظم گیری و نظم یابی در سطوح خرد و کلان جهان است : این مدل تبیین کننده" شکل گیری نوعی نظم هماهنگ از طریق آشوب و تنش" است که با ورود یک پارامتر تعیین کننده جدید انجام می شود .4- الگوی دیگر برای نشان دادن نحوه شکل گیری نظم طبیعی کیهان شناختی دنیوی ؛ تعامل میان "امر ضروری و امر اتفاقی" است که برای شکل دادن به هم افزایی انرژتیک لازم اند؛ این تعامل ناشی از بروز خود جوش ( در مورد امر اتفاق و حادث) و رقابت ( در مورد امر ضروری ) است.
اَپل پس ازبیان این الگوها ، این پرسش را به میان می آورد که : چنانچه مسأله تعامل یا تقابل نظم و بی نظمی و هماهنگی و ناهماهنگی از منظر تحول طبیعی دنیوی در زیست جهان طبیعی با این الگوها قابل تحلیل است ؛ چگونه می توان آن را در زیست جهان اجتماعی فرهنگی تبیین کرد ؛ و آیا می توان از این الگوها برای چنین تحلیلی استفاده کرد؟.پاسخ اپل این است که ابهام این الگوها – به ویژه در بخش مربوط به استفاده از مفهوم پدیده هم افزائیت – هنگام تحلیل رفتارهای جمعی آدمیان " (که موضوع علوم اجتماعی و خصوصاً جامعه شناسی و اقتصاد است ) خود را بیشتر نشان می دهد. با این حال باید پرسید قانون سینرژتیک مندرج در تحول طبیعی می تواند موفقیت هایی برای تحلیل "فرهنگ انسانی "داشته باشد ؟.اَپل پس از طرح این چند پرسش ، پروبلماتیک مدرن نحوه اثر تحول فرهنگی اجتماعی را درزیست جهان اجتماعی ارائه می دهد.
( Ш ) پروبلماتیک مدرن هماهنگی و تنش با لحاظ "تحول فرهنگی" :" گفتگوی استدلالی مباحثاتی"(Argumentative Discourse) به عنوان بالاترین شکل نایل شدن به" هارمونی" از طریق" تنش"
اپل برای پی گیری این پروبلماتیک جامعه شناختی از منظر تحول فرهنگی بر روی چند مضمون تأکید می کند: تحول فرهنگی + گفتگوی عقلانی + هارمونی گفتگویی.
اپل هم چنین ضممن مقایسه "پروبلماتیک های تحول طبیعی و تحول فرهنگی" استدلال می کند که : در تحول طبیعی ما با قانون طبیعت سروکار داریم؛ اما در تحول فرهنگی با قواعد خردورزی نسبت داریم. به عبارتی مبنا و شالوده تحول فرهنگی جامعه و کنش گران را باید در حوزه "قواعد و هنجارهای اندیشه ورزی و استدلالات عقلانی" ملاحظه کرد که از منظر اپل خود را در قالب "کنش های گفتگوی عقلانی و ارتباط بیناذهنی "نشان می دهد ( آن چه که اپل و هابرماس مشترکاً روی آن کار کرده اند).
بر این مبنا دستگاه استدلال " تحول فرهنگی گفتگویی ارتباطی" (Communication- Discursive cultural Evolution) اَپل - هابرماس ، را می توان در چند گزاره منسجم خلاصه کرد.مضامین مندرج در این گزاره ها هر کدام وفق مکانیزم اثر گذاری که دارند روی هم دترمینانت های کلیدی آن نوع تحول فرهنگی اند که مد نظر اَپل – هابرماس است. این ها عبارتند از :
1- قواعد بازی سینرژتیک در حوزه اجتماعی فرهنگی تابعی است از قواعد خود ساماندهی به لوگوس یا خرد اندیشه ورز؛2- لوگوس ، خود در قالب " لوگوس دیالکتیکی " در خدمت دگرگونی و شدن و تعالی ذاتی جهان است ، که سوژه اصلی برای "خود شناخت و خودآگاهی " محسوب می شود ؛3- خود شناخت و خود آگاهی لوگوس واره ، در قالب های نظری و عملی آن ، یا به عبارتی " عقل نظری ( شناخت) و عملی (کنش ) " ، متمایزاند از قوانین طبیعی که عقل نظری کاشف از آن است. به این معنا که عقل نظری ما در خدمت شناخت و کشف قوانین طبیعی است برای کاربست ابزاری آن ها برای کنترل طبیعت ؛ اما" قواعد و هنجارهای عقلی فرهنگی" برای ما قابل اطاعت اند برای این که بتوانیم به شناخت معتبر رسیده و از قوانین طبیعی هم برای بهتر کردن جهانمان استفاده کنیم ؛ و هم تحول طبیعی مان را باز تولید کرده و واکنش مناسب و درست داشته باشیم.
4- بر این مبنا ( قواعد و هنجارهای خرد عقلانی فرهنگی ) سروکار ما در تحول فرهنگی با "هنجارهای عقلانی اخلاقی" است که در خدمت تنظیم "اصول ضابطه ساز" برای "تحول جامعه و کنش گر" هستند .5- انتظار نمی رود ، کنش گران از این هنجارها و اصول کورکورانه تبعیت کنند ؛ آن ها باید "آزادانه و آگاهانه" در خدمت این ها باشند.6- مکانیزم اجتماعی که در خدمت پیروی آزادانه و آگاهانه کنش گران از "قواعد و اصول ضابطه ساز تحول فرهنگی" است؛ سازوکار کنش ارتباطی بیناذهنی است ؛ که می توان آن را "ژرف ساختار تحول فرهنگی "محسوب کرد .
7- برای فهم "کنش ارتباطی بیناذهنی گفتگویی" ( که مبتنی بر عقلانیت استدلالی گفتگویی به قصد مجاب سازی ، متقاعد کردن ، فهم دیگری ، تفاهم و توافق است ) باید آن را از دو صورت دیگر کنش اجتماعی ( ابزاری + استراتژیک ) کاملاً متمایز و مجزا کرد ( در کنش ابزاری Instrumental Action صرفاً محاسبات عقلانی پوزیتیویستی برای سنجش ابزارها و تحقق اهداف به صورت فردی مد نظر است/ در کنش استراتژیکی این سنجش و محاسبه به صورت مونولوگی و میکانیکی با فرض راهبردهای رقیب برای تحقق اهدافش بدون هر گونه دیالوگ پی گیری شود).
8- شالوده کنش ارتباطی گفتگویی دیالوگی بیناذهنی که به قصد "فهم + تفاهم + توافق" ( فهم منظور دیگری + نزدیک کردن فهم خود و دیگری به هم + پذیرش این فهم ها برای کنش مشترک ) انجام می شود ؛ استفاده از ابزار فرهنگی زبان در قالب کنش گفتاری (Speech – act ) ( گفتار منظور رسان کنش ساز Perlocutionaryیا کنش گفتار مدار ) است.
9- برای تحقق این کنش و نایل شدن به حل تناقض میان "هماهنگی و تنش" در فرماسیون "تحول فرهنگی اجتماعی" و بافتار" نظم اجتماعی" ؛ لازم است تفاهم و توافق میان کنش گران درگیر در تحول بر مبنای" ادعاهای حاکی از اعتبار" (Validity – claims) صورت گیرد. ادعاهایی که طرفین گفتگویی ارائه می دهند باید بتواند به طرزی" آگاهانه + آزادانه + عقلانی" مورد پذیرش دیگری برای" مجاب شدن + متقاعد شدن" قرار گیرد . این ادعاهای چهار گانه عبارتند از :
91- ادعای معنادار بودنMeaning – claim ( برای طرفین گفتگویی مضامین دارای معنا بوده و فهم پذیر باشد) .92- ادعای واقعی بودن Truth – claim ( مضامین ابزاری طرفین از عینیت و واقعی بودن برخوردار باشند ).93- ادعای صداقت و درستی Sincerity – veracity claim ( طرفین گفتگو مضامین مورد اعتقادشان را به صورت صمیمانه و خالصانه ابراز کرده و منویاتشان را آشکار کنند)94- ادعای حقیقت هنجاری Normative rightly- claims ( مضامین به صورت هنجاری درست بوده و از الزام و ضمانت اجرا برخوردار باشد).
نتیجه گیری
1- اپل – هابرماس این ادعاهای حاکی از اعتبار را نوعی"شرایط عملی کاربردی استعلای مباحثه و استدلال آوری"( شاید نوعی تیپ ایدئال وبری) می دانند که لازم است اجرا شود؛ نه آن که واقعاً در جهان خارج به خودی خود وجود داشته باشد.2- به این معنا آن ها معتقدند اگر قرار است در فرایند "تحول فرهنگی" هم "جامعه و هم کنش گران" بتوانند از طریق درست آن به مصالحه و هماهنگی برسند و بر تنش ها و کشمکش ها و منازعات و تعارضات و ستیزها به صورت" عقلانی اخلاقی" ( آزادانه و آگاهانه و کارآمد) غلبه کنند؛ لازمه آن تحقق "کنش ارتباطی گفتگویی بیناذهنی "( با شرایط ممندرج در گزاره های 1 تا 9 ) است؛ که هدف آن نه ایجاد نظم طبیعی بل" نظم فرهنگی گفتگویی" است.3- از منظر اپل – هابرماس ژرف ساختار این" نظم فرهنگی گفتگویی" Discursive – cultural order "تفاهم – توافق عقلانی اخلاقی" است .
مباحث درسی و کلاسی +گفتگوها و یادداشت ها و نوشتارها : (استفاده با ذکر منبع مجاز است)